نشریه دیجیتالی

هنر ظریف بی خیالی، هنر بی توجهی به موارد بی اهمیت است

عکس روی جلد هنر ظریف بی خیالی

 

 

 

 

کتاب «هنر ظریف بی‌خیالی: رویکردی نامتعارف به خوب زیستن» با ترجمه رشید جعفرپور و ویراسته بابک عباسی اثری از مارک منسون  است.  منسون می‌گوید در فرهنگ ما  امروز به‌نحوی وسواس‌گونه بر انتظارات مثبت غیرواقع‌بینانه تأکید می‌شود: خوشحال‌تر باش! باهوش‌تر باش! بهتر از دیگران باش! سریع‌تر باش! پولدارتر باش! محبوب‌تر یا مؤثرتر باش! در همه‌ این پیام‌ها، نوعی تأکید بر نداشته‌های افراد وجود دارد. درصورتی‌که کلید رسیدن به زندگی خوب، نه در اهمیت دادن به چیزهای بیشتر، بلکه در اهمیت دادن به چیزهای کمتر است؛ به بیانی اهمیت دادن به چیزی که حقیقی و در دسترس باشد. او بی‌خیالی را این‌گونه تعریف می‌کند: زل زدن به ترسناک‌ترین و سخت‌ترین چالش‌های زندگی و همچنان اقدام و عمل کردن.

خلاصه کتاب بی خیالی این است که: ما آن‌قدر فرصت و قدرت و انرژی نداریم که به همه چیز اهمیت بدهیم. باید بی‌خیال خیلی چیزها بشویم تا بتوانیم تمام فکر و ذهن و انتخاب‌ها و تصمیم‌های خود را، روی گزینه‌ی محدود و مشخص، متمرکز کنیم. 

بنابراین کتاب هنر ظریف بی خیالی درباره‌ی بی خیالی نیست؛ بلکه اتفاقاً درباره‌ی توجهِ بیش از حد به اهداف و ارزش های کلیدی و بی‌خیالی و بی‌توجهی نسبت به حاشیه‌های دیگر است (حتی اگر دیگران، آن حاشیه‌ها را، اصل بدانند).

 

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دربارۀ رفت‌ و آمد های روزانه بین کار و منزل

رفت‌وآمد هر روزه بین محل زندگی و محل تحصیل یا کار سفری است دایره‌وار، رفتن و آمدن؛ هر لعابی که صبح‌دم به روحیه‌مان بزنیم، لاجرم در ساعت برگشت رنگ می‌بازد. اتوبوس‌ها و قطارهای شبانه پر است از صورت‌های خسته‌ای که غبار غم بر آن‌ها نشسته و نگاهشان پر از ناامیدی است. گویا رهایی از این رفت‌وآمدهای ملال‌آور و زمانی که کِش می‌آید دشوار است.


از یک نظر، رفت‌وآمدی از این جنس یک مسألۀ هستی‌شناختی است. وقتی به خودرو یا صندلی قطار محدود باشید، کار چندانی نمی‌توانید بکنید. در این ناساعت دشوار، قرار نیست به خانواده یا دوستانتان جوابی بدهید و برای همین مسؤولیت‌های خانه یا زحمت بهره‌وری از دوشتان برداشته می‌شود. البته برخی از ما جلوی این اینرسی می‌ایستیم.
آن‌قدر به «بیشینه‌سازی وقتمان» عادت کرده‌ایم که اتوبوس یا قطار را یک دفتر موقت می‌بینیم و تماس‌های کاری‌مان را به یک نمایش تک‌نفرۀ عمومی تبدیل می‌کنیم.


حتی آنهایی که مشغول رانندگی هستند نیز می‌کوشند به محدودیت‌ها تن ندهند. ما تن‌پوشی از ابزارک‌های الکترونیک مختلف می‌پوشیم به این امید که از زمان و مکان فراتر برویم. با بلوتوث‌ها و ساعت‌های هوشمندمان، جواب تماس‌های تلفنی را می‌دهیم و از بطالت درمی‌آییم، یعنی تلاش می‌کنیم که در مسابقه یک گام جلوتر باشیم. پسرعمویم که مشاور مالی است می‌گوید که در طول این سفرهایش، اغلب از طریق یک دوربین کوچک روی داشبورد ماشین با مشتریانش ویدئوچت می‌کند. آن‌ها هم هرازگاهی دربارۀ نالۀ بوق یک ماشین مجاور یا تصویر مزرعۀ احشامی که در قاب شیشۀ عقب او نشسته است، نظر می‌دهند.


به گمانم به همین دلیل است که هروقت دربارۀ رفت‌وآمدم غرولند می‌کنم، دوستانم بلافاصله فهرستی از توصیه‌هایی را ردیف می‌کنند که معلوم نیست به دردی بخورند. آن‌ها مصرّانه دانلود کتاب‌های صوتی یا پادکست‌ها را پیشنهاد می‌دهند، یعنی هر چیزی که ذهن را از آرواره‌های انتقاد از خود دور کند. گویا پیشنهادشان آن است که برای کاهش بار سنگین سفر، باید فراموش کنید کجایید و چرا آنجایید. باید راه‌های زائل کردن خود را طی کنید.


چنین توصیه‌هایی گویا هم‌جنس محبوب‌ترین فرامین زمانه‌مان هستند. مُدام به ما گفته می‌شود که مشغول بمانیم، که زیاد فکر کردن را رها کنیم، مبادا آغوشمان به دوره‌های طولانی افسردگی و ظهور خُلق‌های بد گشوده شود. تحت لِوای مراقبت از خود، تشویق می‌شویم که با تماشای این سریال تلویزیونی خودمان را خفه کنیم، آن کیک شکلاتی را ببلعیم...


این روزها، در ساعت رفت‌وآمدم، سعی می‌کنم ساده‌تر با سرخوردگی‌هایم کنار بیایم، تا با علاقۀ بیشتری به یاد بیاورم که کجاها بوده‌ام. چون همین را ممکن است از دست بدهیم، در میانۀ تمام آن شب‌هایی که یک‌به‌یک وقف خویشتن‌داری می‌شوند، در تمام آن ساعت‌هایی که با فک‌های باز صرف برنامه‌های تلویزیونی و پادکست‌ها می‌شوند. ما سعی می‌کنیم از یک حقیقت، از دگرگونی گریزناپذیرمان، فاصله بگیریم: اینکه ما همواره پیرتر می‌شویم، هیچ‌چیز دیگر به منوال روزگار سابق خود نیست. بدین معنا، ما همواره در حال رفت‌وآمدیم، همواره در حال سفری بی‌وقفه میان آن «دو نهایت تاریکی» (به تعبیر ناباکوف) هستیم: نهایتی که به سمتش می‌رویم و نهایتی که از آن آمده‌ایم.


متن کامل مقاله در اینجا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

«علاقه‌ات را پیدا کن» توصیه ای است افتضاح

بخش هایی از مقاله اصلی در اینجا آمده است:

چیزی که دوک از دانشجویانش پرسید در جامعۀ آمریکایی نقل مجالس است. اصطلاح «دنبال علاقه‌ات باش» در کتاب‌های انگلیسی‌زبان از سال ۱۹۹۰ نُه برابر بیشتر شده است. یکی دیگر از توصیه‌های حاضر و آمادۀ مشاورۀ کالج از منشائی ناشناس این است: «اگر آنچه را دوست داری انجام بدهی پیدا کنی، آن وقت دیگر مجبور نیستی یک روز هم در زندگی‌ات کار کنی».

اما، به عقیدۀ دوک و دیگران، این توصیه افراد را اشتباه راهنمایی می‌کند.

به این دلیل است که او و دو همکارش - دوِک و گرِگ والتون از دانشگاه استنفورد- اخیراً مطالعه‌ای را انجام دادند که می‌گوید ممکن است زمانش رسیده باشد که شیوۀ تفکرمان را دربارۀ علایقمان تغییر دهیم. آن‌ها استدلال می‌کنند که علاقه «پیدا» نمی‌شود، بلکه ایجاد می‌شود.


مؤلفان، در مقاله‌ای که در مجلۀ سایکولوجیکال ساینس در دست انتشار است، تفاوت دو ذهنیت را تصویر کرده‌اند.
یکی ذهنیت «نظریۀ ثابت» است: این تصور که علاقه‌مندی‌های اصلی از زمان تولد وجود دارند و فقط منتظرند که کشف شوند
و دیگری «نظریۀ رشد» یعنی تصوری که می‌گوید علایق چیزهایی‌اند که هرکس در طول زمان می‌تواند پرورش دهد.


...هر قدر شرکت‌کنندگان از نظریۀ ثابت بیشتر حمایت کرده بودند به مقاله‌ای که با هویت مذکورشان، یعنی خورۀ تکنولوژی یا هنری، سازگاری نداشت کمتر علاقه داشتند.


والتون به من گفت: «احمقانه است اگر فکر کنید علایق چیزهایی‌اند که کاملاً شکل‌گرفته پیدا می‌شوند و کار شما این است که برای یافتنشان دور دنیا را بگردید» و ادامه داد: «این شیوه‌ای را منعکس نمی‌کند که من یا دانشجویانم دانشکده را تجربه می‌کنیم، این‌طور نیست که به کلاس برویم و کنفرانس یا صحبتی داشته باشیم و فکر کنیم که چه جالب. بلکه از طریق روند سرمایه‌گذاری و پیشرفت است که اشتیاقی همیشگی را در یک عرصه ایجاد می‌کنیم».


دلیل دیگری برای اینکه نظریۀ ثابت را قبول نکنیم این است که این نظریه ممکن است باعث شود افراد به‌آسانی ناامید شوند. در واقع وقتی کاری دشوار می شود به‌راحتی فرض کنید نباید اشتیاق شما بوده باشد.


دوک، یکی از مؤلفان مقاله، پیش از این، انواع مختلف ذهنیت را در پیوند با هوش مطالعه کرده است. بر اساس پژوهش او، افرادی که نوعی ذهنیت رشد در مورد هوش خودشان دارند از شکست کمتر می‌ترسند، چرا که آنان معتقدند ذکاوت پروردنی است نه ذاتی.


علایق به توانایی‌ها مرتبط‌ اند اما از آن‌ها مجزایند؛ مؤلفان مقاله به من گفتند: ممکن است به چیزی علاقه‌مند باشیم اما در انجامش خیلی خوب نباشیم. اوکیف می‌گوید: «۲۵ سال است که گیتار می‌زنم، اما نمی‌توانم بگویم که توانایی‌هایم در ۱۰ سال گذشته خیلی بهتر شده‌اند».


کی. آن رنینگر، استاد دانشگاه در کالج سوارتمور که در این مطالعه شرکت نداشت، ایجاد علایق را بررسی کرده است و می‌گوید که «علم اعصاب تأیید کرده است که می‌توان به ایجادِ علایق یاری رساند». به بیان دیگر، با کمک مناسب، اکثر افراد می‌توانند تقریباً به همه چیز علاقه‌مند شوند. رنینگر می‌گوید، پیش از هشت‌سالگی، کودکان همه چیز را امتحان می‌کنند.
اوکیف می‌گوید: «ممکن است در مورد سرطان هیچ چیز ندانید، اما اگر مادرتان سرطان بگیرد، در یک چشم به‌هم‌زدن متخصص خواهید شد».


چگونه ذهنیت «رشد» را در سوژه‌های جوانِ آزمایش‌های روان‌شناسی آینده پرورش دهیم؟ اگر پدر یا مادرید، به‌محض اینکه سرگرمی جدیدی دشوار می‌شود کنارش نگذارید. (اوکیف می‌گوید، اگر این کار را بکنید، ممکن است کودکتان متوجهش شود).

فراتر از این، هیچ راه روشنی برای ایجاد ذهنیت رشد در مورد علایق نیست، به‌جز دانستن این نکته که این شیوۀ معتبری برای تفکر است و اینکه علایقمان ممکن است هنوز همین دوروبرها باشند.

والتون می‌گوید: «ما در تلاشیم تا پوشش دلالت‌های پنهانِ چیزهایی مثل ʼعلاقه‌ات را پیدا کنʻ را کنار بزنیم». او می‌گوید: «آیا چیزها واقعاً این‌طور کار می‌کنند؟ اندکی دانشْ قدرت است».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

قانونی برای الزام گفتن «تبلیغ پولی» وقتی مشغول تبلیغ پولی هستیم

جــادی خیلی خوب تو وبلاگش توضیح میده و منم دوست داشتم کپیش کنم اینجا البته با تغییراتی جزئی:


در نبود رسانه مورد اعتماد و  قیمت های نجومی رسانه های انحصاری و ناکارایی فروختن گوشه و کنار و شهر، خیلی از تبلیغ دهنده ها دارن به تاثیرگذارها رو می‌یارن. کسانی که فالوئرهای نسبتا زیادی دارن یا فالوئرهای مرتبطی دارن و احتمالا اگر حرفی بزنن، آدم های زیادی اونو می‌بینن.

تبلیغ ها ممکنه از تخفیف توی فروختن یک چیز باشه تا رایگان دادن یک چیز دیگه برای بررسی یا حتی تبلیغ های خیلی مستقیم مثل اینکه «یک میلیون می دیم که بگی دستمال کاغذی فلان خیلی نرمه» و غیره و غیره. اما مشکل اینجاست که خط مرز اینکه چه چیزی تبلیغ است و چه چیزی نظر شخصی خود کسی که شما دوستش دارین، مشخص نیست. مثلا من دیروز یه لامپ هوشمند خریدم که می شه با ای پی آی کنترلش کرد و معلومه که اگر بگم کدوم لامپ رو خریدم و چرا به بقیه ترجیحش دادم، کسانی که منو دنبال می کنن یا کارهای فنی ام رو دوست دارن، با نگرانی کمتری اونو در مقابل رقبا انتخاب می کنن. اما چی می شه اگر پول بگیرم و چیزی که از نظر خودم عالی نیست رو «عالی» انتخاب کنم؛‌ چون به هرحال برای من فلان میلیون تومن سود داره اگر اینو بگم. همین اتفاق می تونه توی سایت های خبری بیافته یا اینستاگرام و هر چیز مشابه.

طبق قوانین جهانی، تبلیغ پولی باید از تبلیغ غیر پولی مشخص باشه. الان هم که در دنیا تاثیرگذارها دارن بیشتر می شن و یک ویدئوبلاگ ممکنه جای بسیار مناسبتری از تلویزیون برای تبلیغ فلان بیسکوییت باشه، Advertising Standards Authority (ASA) که قوانین تبلیغ رو می‌نویسه داره به این مساله توجه بیشتری می‌کنه. مثلا طبق قانون جدید هر ویدئوبلاگر یوتوبی که برای چیزی که می گه پول گرفته، باید این مساله رو در متن عنوان کنه. در موردی دیگه اینستاگرام هم اعلام کرده که هر وقت کسی محتوایی رو پست کنه که در قبالش پول گرفته باشه، لازمه با تگ این مساله رو مشخحص کنه.

اما جای این قانون در ایران بسیار خالیه و ما نمی دونیم که فلان سایت تکنولوژی که می گه فلان بلندگو خیلی خوبه، واقعا اونو بررسی کرده یا از کسی پول گرفته که اینو بگه. در مورد نشریات این مساله با تیتر «رپرتاژ آگهی» مشخص می‌شه و لازمه کشور ما هم قوانینی داشته باشه که تولید کننده‌های دیجیتال رو هم موظف کنه اگر چیزی رو در قبال پول می گن، مساله رو برای مخاطبشون مشخص کنن. درست همونطور که تلویزیون‌ها موظف هستن قبل از پخش آگهی ها اعلام کنن که «بخش آگهی‌ها» شروع شده (:

موسسه ASA در توضیح قانون جدیدیش می گه:

مهم است که ما بدانیم که در حال دیدن یک تبلیغ هستیم. با دانستن این موضوع تصمیمات آگاهانه‌تری در مورد چیزهایی که می‌شنویم خواهیم گرفت. این روزها محتواهای تبلیغاتی آنلاین به شکلی عرضه می‌شوند که سابقا شکل شناخته شده تبلیغاتی نبودند و در نتیجه ما باید مشخصا از اینکه در حال دیدن یک تبلیغ هستیم آگاه شویم تا حق تصمیم‌گیری در مورد اینکه علاقمند به دنبال کردن آن هستیم یا نه را داشته باشیم. به عبارت ساده‌تر، عادلانه نیست که کالایی مخفیانه تبلیغ شود.

چنین قوانینی در بعضی کشورها هست و توی بعضی های دیگه تازه داره تصویب می شه (مثلا انگلستان) و طبق اون اگر کسی برای تولید یک محتوا یا گفتن چیزی پول گرفته، باید این مساله رو مشخص کنه. منطقی است در ایران هم چنین قوانینی باشه تا فضایی که مصرف کننده دائمی اش هستیم، شفاف تر و صادق تر باشه.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

بیل گیتس و خواستار ایجاد درب پشتی برای دسترسی به اطلاعات آیفون ها

بیل گیتس، بنیان گذار مایکروسافت در مصاحبه ای با  Axios شرایط فعلی «اپل و سایر غول های تکنولوژی» را مخاطره آمیز خوانده و اعلام کرده که این شرکت ها باید مراقب باشند تا از کارهایی دفاع نکنند که از دسترسی درست، قانونی و تحت نظارت دولت ها به اطلاعات برای اقدامات امنیتی جلوگیری به عمل می آورند.

وقتی از گیتس پرسیده شد که مثالی در این زمینه بزند، وی به اشتیاق شرکت ها برای پنهان و ناشناس ماندن تراکنش های مالی بر بستر ارزهای رمزپایه اشاره کرد و از ارتباطات آزادانه تروریستی که در پیام رسان ها به فجایعی مثل کشتارهای جمعی می انجامند سخن گفت.

خبرنگار Axios در ادامه مصاحبه نظر بیل گیتس را در مورد درخواست اف بی آی از اپل برای ایجاد یک درب پشتی جهت دسترسی به اطلاعات آیفون بدست آمده در فاجعه سن برناردینو جویا شد و به این نکته اشاره کرد که احتمالا وی از مطرح کردن صحبت های قبلی قصد اشاره به اپل را داشته است.

پاسخ گیتس به این سوال این گونه بود:«صحبت در مورد فراهم شدن این امکان [برای اف بی آی] نیست؛ صحبت در مورد تمایل است». در سال ۲۰۱۶ بنیان گذار مایکروسافت یکی از معدود افرادی بود که از بازرسی اف بی آی در پرونده سن برناردینو حمایت کرد.

به عقیده گیتس اف بی آی خواستار ایجاد یک درب پشتی «دائمی» برای نفوذ به آیفون های اپل نبوده و صرفا برای آن پرونده به خصوص به همکاری این شرکت نیاز داشته، با این وجود با ممانعت اپل مواجه شده است.

اگر چه تیم کوک، مدیر عامل اپل در آن زمان اعلام کرد که به خاطر رمزنگاری بودن اطلاعات نمی تواند هیچ گونه همکاری با اف بی آی داشته باشد، اما به نظر می رسد که گیتس کاملا با این موضوع مخالف است.

از جمع بندی صحبت های وی پیداست که عقیده دارد اپل می بایست در آن پرونده به خصوص با اف بی آی همکاری لازم را انجام می داد و درب پشتی ای را ایجاد می کرد که صرفا خودش به آن دسترسی داشته باشد و فقط در شرایط اضطراری از آن استفاده کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گمراهی در نخبه شناسی

دکتر رضا منصوری، استاد دانشگاه صنعتی شریف و عضو هیات علمی پژوهشگاه دانش‌های بنیادی و فعال در حوزه ترویج علم معتقد است ما با معرفی هر فردی در هر سنی به عنوان نخبه بدترین شرایط را ایجاد کرده‌ایم؛‌ چراکه نخبگی در شرایط ایستا و با گرفتن برخی آزمون‌های بدون استاندارد میسر نخواهد شد.

به گفته وی، نظام آموزش و پرورش کشور باید به گونه‌ای حرکت کند که زمینه برای رشد همه شهروندان جامعه فراهم شود، نه آنکه افراد نخبه را از دیگران جداسازی کنیم.

نخبه کیست؟

دکتر رضا منصوری، استاد دانشگاه صنعتی شریف در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا با بیان اینکه واژه نخبگی در دنیا هم وجود دارد، گفت: ولی متاسفانه در چند ده سال اخیر در راهی که به اشتباه رفتیم، نخبگی را به اشتباه تعبیر می‌کنیم و نخبگی را در یک شرایط موقت و ایستا تعریف می‌کنیم.

وی ادامه داد: اگر جوانی موضوعاتی را خوب بلد باشد و یا کودک کمتر از ۷ تا ۱۰ سال اگر شرایطی را داشته باشد به وی نخبه می‌گوییم و یا اگر دانشجویی قبل از آنکه به مراحلی رسیده باشد در شرایط خاصی به وی نخبه می‌گوییم و این امر بدترین شرایطی است که ما در آن قرار داریم.

منصوری، با تاکید بر اینکه نخبگی در یک فرآیند مشخص می‌شود، خاطر نشان کرد: به این معنا که فرد در معرض فعالیت‌های کمی غیر متعارف در هر حوزه‌ای چون ورزش، هنر، علم، سیاست و یا حرفه قرار گیرد و از خود قابلیت‌هایی نشان دهد به این فرد نخبه می‌گویند.

وی ادامه داد: اگر فردی در جوشکاری نخبه است باید در طی مراحلی به صاحب نظران نشان دهد که در حرفه جوشکاری عملکرد خوبی دارد. به این فرد نخبه می‌گویند؛ ولی ما این فرآیند را به کناری گذاشته‌ایم و از هر فردی در هر سنی در یک شرایط ایستا امتحانات صوری گرفته می‌شود و اگر نمره آن بالاتر از همه شد، به وی نخبه می‌گوییم و این در حالی است که نه شرایط فراهم شده است و نه آن نمره دادن و امتحانات گرفته شده استاندارد است.

استاد دانشگاه صنعتی شریف، اضافه کرد: در کشور افراد در بوته آزمایش‌های دقیق قرار نمی‌گیرند تا نخبگی آنها مشخص شود؛ از این رو در این زمینه هزینه‌های کشور را به شدت هدر می‌دهیم، ضمن آنکه ممکن است زندگی انسان‌ها به نابودی کشیده شود؛ چرا که به آنها می‌گوییم نخبه و بعد بی‌توجهی می‌کنیم.

وی با تاکید بر اینکه این مشکل عمده در کشور است، یادآور شد: بدون استثنا در تمام مراحل و جوایزی که اعطا می‌شود، موردی نمی‌توانم اشاره کنم که کاری در راستای نخبه پروری است، انجام دهیم که کار درستی باشد. از بنیاد ملی نخبگان تا سایر جوایز و دانشگاه‌ها و جوایز و غیره.

جداسازی نخبگان؛ آری یا خیر؟!

منصوری با تاکید بر اینکه در هیچ جای دنیا نخبگان از سایر مردم جداسازی نمی‌شوند، گفت: کمابیش در همه جای دنیا مدارسی با سبک خاصی مدیریت می‌شوند و این خاص بودن به معنای نخبه پروری نیست.

این استاد برجسته فیزیک افزود: در ایران ما افرادی را از دیگران جدا و اعلام می‌کنیم که این افراد جزو افراد خاص هستند و به آنها آموزش‌های خاص می‌دهیم و اگر به روش‌های آموزشی آن توجه کنیم، مشاهده می‌شود که دروس سطوح بالاتر را به دانش‌آموزان سطوح پایین‌تر ارائه می‌شود. به این معنا که دروسی که به دانش‌آموزان ۱۴ ساله ارائه می‌شود، به دانش‌آموزان ۱۰ ساله عرضه خواهد شد.

وی با تاکید بر اینکه این هم یکی از اشتباهاتی است که ما با آن مواجه هستیم، یادآور شد: متاسفانه بخش عمده این رویکرد مربوط به برگزاری المپیادها است که برگزاری آن از ۲۰ تا ۲۵ سال قبل آغاز شده و تاکنون ادامه دارد و لطماتی هم به کشور وارد کرده است.

منصوری با بیان اینکه برگزاری چنین المپیادهایی قطعا اشکال دارد، گفت: این رقابت‌ها به نفع کسانی که در این المپیادها نخبه می‌شوند، نیست. این امر بسیار طبیعی است که برخی افراد توانایی بیشتری نسبت به سایرین دارند که زودتر مطالب را فرابگیرند.

وی در عین حال تاکید کرد: در این بین نظام آموزش و پرورش کشور باید به گونه‌ای بسترسازی کند که به دانش‌آموزان اجازه دهند همه فعال شوند، نه اینکه افرادی که زودتر مطلبی را فرامی‌گیرند، از سایرین جدا کنند.


ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

کد تست موبایل های ال جی

برای وارد شدن به صفحه تست گوشی های LG روش زیر را دنبال کنید:


از روی جعبه گوشی Model Number موبایلتون را پیدا کنید (مثلا برای LG K8 مدل نامبر آن برابر k350n هست)

یا

از قسمت تنظیمات (settings) موبایل و به قسمت درباره گوشی (about) رفته و از آنجا نیز می توانید این مدل نامبر رو پیدا کنید



حالا کد زیر رو بزنید و بجای xxx فقط عددی که در مدل نامبر موبایلتون می بینید رو وارد کنید تا وارد صفحه تست سخت افزاری موبایلتون بشوید:

*#546368#*xxx#


مثلا برای موبایل LG K8 کدش بصورت زیر می شود:

*#546368#*350#

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شیائومی Mi Mix: یک موبایل تمام سرامیکی با نمایشگر بزرگ بدون حاشیه



امروز شیائومی Mi Mix را معرفی کرد، موبایلی تمام سرامیکی که تقریبا کل نمای جلوی آن را نمایشگر پوشش داده است

علاوه بر مشخصه اصلی اش [یعنی نمایشگر بزرگ بدون حاشیه] از چیپست اسنپدراگون 821 با سرعت کلاک 2.35 گیگاهرتز، چهار گیگابایت رم LPDDR4 و 128 گیگابایت حافظه داخلی بهره می گیرد.

البته Mi MIX یک مدل Pro هم دارد که به امکاناتی شامل شش گیگابایت رم و 256 گیگابایت حافظه داخلی مجهز شده و نواری از جنس طلای 18 عیار حول حسگر اثر انگشت و دوربین اصلی اش (در بخش پشتی بدنه) را احاطه کرده است.

شیائومی اعلام کرده که بدنه این موبایل، دکمه ها و فریم آن تماما از سرامیک ساخته شده و به جای بلندگوهای مرسوم از فناوری جدیدی برای انتقال صدای مخاطب به گوش شما در آن بهره جسته و عملکردش اینگونه ست که ویبره را مستقیما به داخل شیشه دستگاه می فرستد تا براحتی صدای مخاطب تان را گوش دهید.


در ضمن نسخه بهره مند از چهار گیگابایت رم این موبایل همراه با 128 گیگابایت حافظه داخلی قیمتی در حدود 517 دلار دارد در حالی که نسخه پرو با 6 گیگابایت رم و 256 گیگابایت حافظه داخلی و البته حاشیه طلا دور تا دور حسگر اثر انگشت 590 دلار قیمت گذاری شده است.

البته فعلا این محصول در بازار چین عرضه می شود (از 14 آبان ماه) و قرار است که همراه با آن یک قاب چرمی هم در اختیار کاربران قرار داده شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰